نوشته شده توسط : جعفر

 

با استفاده از شبکه های اجتماعی قادر خواهید بود تا موفقیت بیشتری را برای فروشگاه اینترنتی خود کسب کنید. در این مقاله شیوه ی صحیح این کار را به شما آموزش می دهیم ...
خریداران اینترنتی علاقه ی زیادی به استفاده از شبکه های اجتماعی دارند تا محصولات مورد علاقه ی شان را با دوستانشان در میان بگذارند. پس این خبر خوبی برای شما به عنوان صاحب یک فروشگاه اینترنتی  است، سایت خود را با نرم افزار فروشگاه اینترنتی ای طراحی کنید که به اشتراک گذاری محصولات و خدمات در شبکه های محبوب اجتماعی ساده تر گردد.


توصیه ی دوستان به عنوان اهرم اصلی

استفاده از ابزارهای شبکه های اجتماعی در طراحی سایت فروشگاه اینترنتی تان به مشتری های شما این امکان را می دهد که محصولات شما را با دوستان و خانواده ی خود به اشتراک بگذارند. وقتی دنبال کننده های شما (Followers) توصیه ی دوستان خود در مورد یک محصول را می بینند اعتماد بیشتری برای خرید پیدا می کنند. خریدارانی که محصولات شما را به اشتراک می گذارند در حقیقت به فروشگاه شما اعتبار می بخشند که همین مورد در میزان موفقیت بیشتر فروشگاه اینترنتی شما نقش مهمی دارد. بیشتر مصرف کنندگان، در هنگام خرید، توصیه ی دوستان و خانواده ی خود را در اولویت قرار می دهند. پس بهتر است از این فرصت طلایی استفاده کنید و روند به اشتراک گذاری مطالب در سایت خود را ساده تر کنید.


مصرف کنندگان مدرن همیشه دوست دارند جزو اولین کسانی باشند که محصول جدیدی را امتحان می کنند

 

ترافیک خود را افزایش دهید

به محض به اشتراک گذاری مطالب شما در شبکه های اجتماعی توسط هر مشتری، دوستان و خانواده ی آنها قادر به دیدن مطالب سایت فروشگاهی شما هستند. آنها می خواهند ببینند این محصول جالب در چه فروشگاه اینترنتی ای عرضه می شود و به همین دلیل علاقمند به کسب اطلاعات بیشتر می شوند. مصرف کنندگان مدرن همیشه دوست دارند جزو اولین کسانی باشند که محصول جدیدی را امتحان می کنند. مشتری های خود را تشویق کنید تا به صورت فعال مطالب فروشگاه اینترنتی شما را به اشتراک بگذارند و با انجام اینکار می توانید انتظار بازدیدهای جدید از دنبال کننده های جدید را داشته باشید.


برندسازی

شبکه های اجتماعی به شما کمک می کنند تا نام برند خود را بر سر زبان ها بیندازید. استفاده از شبکه های اجتماعی باعث می شود که برند شما توسط افراد بیشتری دیده شود. نکته ی اساسی این است که هر دنبال کننده دوستانی با سلیقه ی تقریبا مشابه هم دارد و همین باعث می شود که آنها علاقه ی بیشتری برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد محصولات و فروشگاه اینترنتی شما داشته باشند.


اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی را در فروشگاه اینترنتی خود فعال کنید
 
استفاده از ابزارهایی برای به اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی باعث افزایش بازدیدهای شما و تبلیغات به شیوه ی دهان به دهان و در نهایت فروش اینترنتی بیشتر برای فروشگاه مجازی تان می شود. فروشگاه اینترنتی داده ورزان به شما امکان استفاده از ابزارهای قدرتمندی را برای به اشتراک گذاری مطالب می دهد. با استفاده از ابزاری به نام اضافه کردن خریداران به مشتری های خود این امکان را بدهید که مطالب سایت و محصولا فروشگاه اینترنتی تان را به راحتی با دوستان خود به اشتراک بگذارند. بیایید با هم چند مورد از ویژگی های این ابزار را مرور کنیم.

به اشتراک گذاری مستقیم محصولات به جای مطالب 

برخلاف سایر ابزارهای موجود، شما قادر خواهید بود محصولات فروشگاه اینترنتی را به راحتی با دوستان خود به اشتراک بگذارید به طوریکه توضیحات محصول، قیمت و سایر ویژگی های آن به راحتی قابل رویت باشد.


تشویق مشتریان برای به اشتراک گذاری محصولات 

با استفاده از این ابزار قادر خواهید بود برای مشتری های خود برنامه ای را در نظر بگیرید که با اشتراک گذاری محصولات تان، بتوانند از کوپن تخفیف فروشگاه اینترنتی شما استفاده کنند و به این ترتیب افراد بیشتری را تشویق کنید تا محصولات فروشگاه مجازی شما را به اشتراک بگذارند.

 



:: بازدید از این مطلب : 362
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

طراحی سایت شرکتی (EDU) / بک لینک سازی مراحل مختلفی در سئو یک سایت دارد و در این میان بک لینک سازی با پروفایل های آموزشی و دولتی یکی از مهمترین و حساس ترین مراحل بک لینک سازی است. من معمولا از این بک لینک ها برای تثبیت رتبه یک پیج و جلوگیری از رقص شدید گوگل استفاده می کنم. شما هم می توانید در وبسایت های زیر بک لینک سازی برای وبسایت خود را انجام دهید. موفق باشید. 

  1. طراحی سایت شرکتی
  2. طراحی سایت شرکتی
  3. طراحی سایت شرکتی
  4. طراحی سایت شرکتی
  5. طراحی سایت شرکتی
  6. طراحی سایت شرکتی
  7. طراحی سایت شرکتی
  8. طراحی سایت شرکتی
  9. طراحی سایت شرکتی
  10. طراحی سایت شرکتی
  11. طراحی سایت شرکتی
  12. طراحی سایت شرکتی
  13. طراحی سایت شرکتی
  14. طراحی سایت شرکتی
  15. طراحی سایت شرکتی


:: بازدید از این مطلب : 430
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 عبارتی است که در یک دهه اخیر به شدت میان بازاریابان و کسب و کارهای مختلف در سرتاسر جهان استفاده می شود. گسترش تجارت بین الملل، پیشرفت های تکنولوژیک، تنوع در محصولات و خدمات خصوصا در شهرهای بزرگ از جمله موضوعاتی است که باعث می شود فرآیند فروش یک شرکت توسط متخصصین این حوزه برنامه ریزی شود. مهندسی فروش به پیش بینی احتمالات آینده بازار و همچنین ارائه راهکارهایی برای افزایش فروش شرکت ها تمرکز دارد. در این مقاله سعی می کنم برای شما ابعاد مهندسی فروش را توضیح دهم تا با این موضوع بیشتر آشنا شوید. 

 

مهندسی فروش

ابعاد مهندسی فروش

مهندس فروش کیست؟ در یک تعریف ابتدایی میتوان چنین عنوان کرد که مهندس فروش فردی سات که اطلاعات کافی و مهارت های لازم برای فروش یک محصول را دارد. شاید در نگاه اول مهندس فروش بگویید مهندس فروش همان بازاریاب است اما تفاوت های بسیار مهمی میان مهندسی فروش و بازاریابی وجود دارد. مهندس فروش صرفا به افزایش فروش یک محصول در کوتاه مدت توجه نمی کند بلکه سعی می کند با یک ژرف اندیشی افق های میان مدت و بلند مدت سهم یک شرکت از بازار را نیز آنالیز کند اما یک بازاریاب ساده بیشتر شبیه یک اپراتور فروش محصول عمل می کند و تنها کاری را که به او آموزش داده اند را انجام می دهد. مهندسین فروش عموما طراحانی باهوش برای استفاده کردن از موقعیت های پنهان در بازار هستند تا با ایجاد کمپین های خلاق برای تبلیغات میزان فروش محصولی خاص را در یک بازه زمانی کوتاه افزایش دهند. سوال مهم در این بحث این است که فرآیند عمومی مهندسی فروش چیست؟

 

فرآیند مهندسی فروش

۱- تعیین مشتریان واجد شرایط

هدف گذاری و شناسایی مشتریان بالقوه از موضوعات مهم در مهندسی فروش است. این مهم است که شما وقت و هزینه های شرکت را بر روی احتمالات قوی تر صرف کنید. بنابراین باید خصوصیات و بازار هدف خود را تعیین کنید و بدانید چه افرادی احتمال بیشتری برای خرید از شما دارند. این موضوع می تواند بررسی رده های سنی مختلف، بررسی جامعه شناختی یک شهر یا بررسی های فرهنگی و روانشناختی را نیز شامل شود. نوشتن مطالب مختلف در این حوزه، ارائه سخنرانی ها در محل هایی که جلب توجه می کند استفاده از رسانه های جمعی و تبلیغات محیطی به شما کمک می کند که اطلاعات اولیه در خصوص آنالیز بازار هدف خود را بدست بیاورید.

۲- تماس اولیه

بعد از شناسایی مشتریان بالقوه و تعیین بازار هدف مهندسین فروش نیاز به تعیین استراتژی برای برقراری تماس دارند.  اطلاعاتی مانند خصوصیات و سبک زندگی، اهداف مشتری از خرید کالا یا خدماتی خاص، میزان مصرف سالیانه و رقبای شرکت شما در ایجاد یک کانال مطمئن برای تماس با مشتریان بالقوه موثر خواهد بود. استراتژی های بازاریابی مانند ورود به بازار با یک بازاریابی شبکه ای یا ورود هجومی به بازار از جمله استراتژی های معروف در بازاریابی است. اما مهارت شما در اجرای دقیق این روش ها مهمتر از هر چیز دیگری است.

بنابراین بعد از انتخاب مسیر بازاریابی باید یک تماس اولیه با بازار هدف صورت بگیرد. این تماس بیشتر برای معرفی شما به مشتری انجام می شود و نباید زمان طولانی داشته باشد.

۳- تماس اصلی

بعد از آنکه در مرحله تماس اولیه توانستید یک تاثیر مثبت بر روی مشتری خود بگذارید باید برای یک ملاقات طولانی تر برنامه ریزی داشته باشید. این بخش یکی از مهمترین بخش های فرآیند اجرایی در مهندسی فروش است. شما از این طریق سعی می کنید که بازخورد های مثبت در مرحله تماس اولی را به یک رابطه دو جانبه با مشتری و رفیقانه تبدیل کنید.

۴- معرفی کالا

معرفی کالا یا خدمات شما موضوع مهم بعدی در فرایند مهندسی فروش است. شما می توانید از تاریخچه شرکت خود شروع کنید و توضیحاتی در خصوص مشخصات اصلی کالا و خدمات شرکتتان در ادامه ذکر کنید. برای این کار داشتن یک کاتالوگ طراحی شده با گرافیک زیبا می تواند به شما کمک کند. مهندسین فروش برای این بخش سعی می کنند سناریو نویسی کنند. برای مثال بارها و بارها این فرایند را توضیح می دهند و در این میان سوالات احتمالی را برای خود مرور می کنند از این طریق برای پاسخگویی به هر سوالی آماده هستند.

۵- بررسی ایرادات 

همانطور که گفتم یکی از شاخصه های مهم مهندسی فروش بررسی سوالات احتمالی در هنگام معرفی کالا برای مشتریان است. این موضوع کاملا بدیهی است که مشتریان چون برای کالای شما می خواهند مبلغی را پرداخت کنند از تمام زوایا به موضوع نگاه می کنند و سوالاتی در هنگام توضیحات شما مطرخ خواهد شد. سوالاتی که می تواند از نظر فنی کالای شما را بررسی کند یا ممکن است از جنبه های روانشناختی و نحوه پرداخت و تحویل و … باشد. اینجاست که تفاوت های بنیادین میان مهندسین فروش و فروشنده ساده مشخص می شود. یک مهندس فروش برای پاسخگویی به هر سوالی خود را از قبل آماده می کند. منطق قوی دارد و تعامل لحظه ای او با مشتری بسیار بالاست.

۶- انعقاد قرارداد فروش 

مهندسی فروش از نظر من کمی شباهت به آشپزی نیز دارد! شما باید زمان دقیق برای ارائه پیشنهاد انعقاد قرارداد را تشخیص دهید. اگر خیلی زود این کار را انجام دهید مشتری شما امتناع می کند و اگر دست دست کنید و این موضوع دیر شود مشتری ممکن است از نظر روانی تمایلش برای انعقاد قرارداد با شما را از دست بدهد. دیدن علائمی مانند تایید حرف های فروشنده، یا پرسش در خصوص شرایط اعتبار خرید و تخفیف ها از جمله نشانه های تمایل خرید از سوی مشتری است. این موضوع بیش از آنکه آکادمیک باشد تجربی است و شما در طول انجام فراین فروش مهارت های آن را کسب می کنید. البته برخی به صورت ذاتی فروشنده هستند و غریزه آنها در این بخش بکارشان خواهد آمد.

۷- پیگیری 

بعد از انعقاد قرارداد شما باید پیگیری دقیق از عملیات فروش و تامین خدمات پس از آن را انجام دهید. پیگیر رضایت مندی مشتری باشید تا از این طریق بتوانید مشتری را برای خرید مجدد ترغیب کنید.

 



:: بازدید از این مطلب : 366
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 16 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

 

معمولاً اکثر مدیران وب سایت ها به هنگام راه اندازی سایت خود بیشتر به آنچه که باید در سایت قرار دهند و چگونه انجام دهند می پردازند. به ندرت پیش می آید که به این فکر کنند که چه کارهایی را نباید انجام دهند.

 

در مقالات بسیاری راجع به مسائل مربوط به مدیریت صحیح وب سایت و نکاتی که باید هنگام راه اندازی و طراحی آن را در نظر بگیرید و در سایت خود قرار دهید صحبت کردیم. اکنون میخواهیم به عواملی که یک مدیر هنگام مدیریت سایت باید از آن اجتناب کند بپردازیم:


1- گذاشتن عکس در صفحه ی اصلی

در گذشته بسیاری بر این باور بودند که وجود عکس خود در صفحه اصلی یک نوع خوشامدگویی به بازدیدکنندگان بشمار می آید ولی امروزه کارشناسان بر این عقیده هستند که این عکس دلیل حضور بازدیدکنندگان را در سایت شما کم رنگ می کند. انگار که شما با گذاشتن این عکس میخواهید به مخاطبان خود بگویید:”من چقدر در عکس، عالی هستم“. فراموش نکنید، وب سایت شما باید تماماً درباره ی بازدیدکننگان باشد و نه در مورد شما.


2- زیاده رو ی در پخش قطعات دیداری و شنیداری

تجربه من به عنوان یک بازدیدکننده از سایت های مختلف این بود که تصاویر متحرک گیج کننده در صفحه ی اصلی و موسیقی های پرزرق برق و پر سر و صدا

باعث می شد که هرچه سریعتر از اون سایت بیرون بیایم یا سعی در بستن تصاویر و موسیقی داشتم. داشتن یک سایت با فن آوری قوی برای بسیاری از وب سایت ها ضروری است، اما برای حضور تکنولوژی باید دلیلی مهم تر از تحت تاثیر قراردادن مردم، وجود داشته باشد. این مورد شامل هر قطعه ی دیدنی و شنیدنی می شود.


3- اطلاعاتی که ممکن است به حریم شخصی افراد و مسایل امنیتی لطمه وارد کند

البته این مساُله تا حد زیادی به ماهیت وب سایت، شغل و کنارآمدن شما با قضایا بستگی دارد. در هر صورت ضروری است، که مطالب وب سایت خود را خوب بررسی کنید، تا اطلاعاتی که به مسایل شخصی و مسایل امنیتی لطمه وارد می کند و همچنین مورد علاقه ی هکرها است در آن موجود نباشد. در ابتدایی ترین مراحل، باید از گذاشتن عکس ها، آدرس های ایمیل و جزییات شخصی کارکنان در وب سایت خودداری کنید.


4- گذاشتن اطلاعاتی در وب سایت که به سود رقبای شما باشد

مسئولین بخش برنامه ریزی اطلاعات یک وب سایت، باید مانند دزدها فکر کنند. به این ترتیب، احتمال این که این افراد، برنامه های اطلاعاتی را طراحی کنند که مورد علاقه ی رقیبان سایت باشد، از یبن می رود. برخی بخش های اطلاعاتی در نوع خود بی ضرر هستند، اما در ترکیب با یکدیگر، می توانند مطالب زیادی را درباره ی فعالیت های شغلی، شرکای استراتژیک، مشتری ها و ساختار درونی سازمان شما آشکار سازند. در این جا هم حضور یک کارشناس بسیار سودمند است.

 


5- سخنان نامفهوم و کلمات فنی پیچیده

شما وب سایتی را آماده کرده اید تا به مخاطبان و مشتریان خود محصولات یا خدماتی را عرضه کنید. یکی از راه هایی که باعث افزایش تعداد مخاطبان و مشتریان وب سایت می شود سادگی کلام است. وقتی در سایت خود از زبانی فنی یا اصطلاحاتی نامفهوم استفاده می کنید به طوری که اکثر مردم از درک آنها عاجزند در حقیقت به کار بیهوده ای دست زده اید. در واقع استفاده از کلمات پیچیده یا زیاده گویی در اینترنت امری عادی است. اما این مسأله با صداقت‏، کیفیت محصولات و درستکاری فعالیت های شما مغایرت دارد.

 

6- مطالبی که شغل شما را بهتر از آنچه که هست نشان می دهند

بهتر آن است که برای معرفی محصولات یا خدمات خود فقط واقعیت را بیان کنید و از تعاریف بیش از حد یا انتشار دائم اظهار نظرهای مشتریان، بیشتر به جای اینکه راجع به کسب و کار خود اطلاع رسانی کنید، مشتریان یا مخاطبان را فراری میدهید. تبلیغات در وب سایت یک امر بسیار مهم و اجتناب ناپذیر است ولی بهتر می شود اگر کنار تبلیغات به جا و به اندازه وب سایت خود را طوری طراحی کنید که امکان مکالمه دو طرفه بین خود و بازدید کنندگان وجود داشته باشد.

 

7- مکان های گفتگوی بدون نظارت

اگر قصد دارید یک محیط گفتگو ایجاد کنید، از یک ناظر برای پذیرفتن موارد احتمالی استفاده کنید به این ترتیب از هرز نامه ها، درخواست های خلاف عرف، نقض حریم امنیتی و سایر درد سرها دوری می کنید.

 

9- لینک های به درد نخور و مطالب قدیمی

هیچ چیز به اندازه اطلاعات نامربوط و قدیمی بازدیدکنندگان سایت را گمراه نمی کند. همین اتفاق در مورد لینک هایی صادق است که افراد را به صفحات غلط هدایت می کند. به طور منظم سایت خود را بررسی کرده و لینک های تغییر یافته و از رده خارج را شناسایی کنید.

  1. طراحی سایت تهران
  2. طراحی سایت
  3. سئو سایت
  4. سئو
  5. طراحی وب سایت
  6. طراحی سایت شرکتی
  7. طراحی سایت فروشگاهی
  8. طراحی سایت تهران


:: بازدید از این مطلب : 365
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 16 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

درمیان سایت هایی که هر روز از آن ها بازدید می کنید یک سری سایت ها هستند که شمارا جذب خود میکنند و خیلی واضح شما را به هدف خود میرسانند.دراین مقاله داشته های خود را درمورد یک وب سایت خوب و کامل به شما ارائه خواهم داد.

 

اولین چیزی که بایستی در طراحی سایت رعایت شود داشتن یک سری برگه هاست ، این برگه ها شما صفحه ي درباره ما، که شامل توضیحات کاملی از کسب و کار شما و مدیر سایت است که باعث آشنا شدن بازدیدکنندگان و جلب اعتماد آن ها به شما خواهد شد .

در صفحه ی درباره ما به چند سوال کاربر پاسخگو باشید : اینکه شما که هستید؟ چه خدماتی ارائه میدهید؟ خدمات شما چه ویژگی هایی دارد؟ سابقه خود را بگویید؟ مشتریان شما چه کسانی بوده اند؟ وجه تمایز و نقطه قوت شما با سایر رقبا در چیست؟ این ها سوالاتی هستند که باید در صفحه درباره ما به آن ها پاسخ داده شود. صفحه ي دیگر صفحه تماس با ما است که در آن آدرس شما، شماره تماس، شماره پیامک، و ایمیل شما در آن قرارگرفته است. یک فرم تماس هم برای راحتی در امر تماس در آن تعبیه شده است.

صفحه ی دیگر صفحه ی تبلیغات است و در سایت های لازم گنجانده میشود و در آن تعرفه تبلیغات در موقعیت های خاص سایت برای کاربران نوشته میشود دومین مساله لینک صفحات به صفحه اصلی و داشتن یک منوی مرتب در وب سایت است بطوری که وقتی کاربر در هرکجای سایت بود به راحتی بتواند به صفحه اصلی و یا سایر صفحات دسترسی پیدا کند. قابلیت جستجو در سایت از موارد مهم دیگر است که به کاربر کمک میکند با وارد کردن کلمه کلیدی در فیلد مربوطه و فشردن دکمه جستجو به مطلب مورد نظر دستیابی پیدا کند. وجود خبرنامه در سایت نیز خالی از لطف نیست، خبرنامه به شا کمک میکند تا کاربران بتوانند با وارد کردن ایمیل خود و تایید آن اخبار وب سایت شما را در ایمیل خود دریافت نمایند. با افزایش تعداد اعضا مدیران اغلب برای تبلیغات از آن استفاده میکنند چون افراد خبرنامه با میل خودشان عضو شده اند و به وب سایت و خدمات شما علاقه مند هستند لذا تبلیغ روی این افراد بازدهی خوبی خواهد داشت.

آمار بازدیدکنندگان هم بایستی در سایت فعال باشد تا شما بدانید در فلان روز چند کاربر و از چه طریق از وب سایت شما بازدید نموده اند. بدین نحو شما میتوانید کنترل بیشتری رو وب سایت داشته باشید و بدانید در کدام قسمت بایستی تبلیغات را بیشتر کنید و یا بدانید کاربران بیشتر از کدام صفحات بازدید میکنند و بیشتر دنبال چه چیزی هستند.دریافت نظرات کاربران درباره ی مطالب سایت از دیگر باید های یک سایت می باشد. این قابلیت به کاربران و بازدیدکنندگان سایت اجازه میدهد که بتوانند نظر خود را در مورد مطالب شما ارائه کنند، بنابراین شما میتوانید یک تعامل دو طرفه با کاربر داشته باشید و مطمنا انتقادات و پیشنهاات آن ها سازنده خواهد بود. ابزار به اشتراک گزاری مطالب در سایت های اجتماعی از دیگر بایدهای وب سایت در این روزهاست چرا گوگل این روزها بیشتر به وب سایت هایی ارزش قائل میشود که در سایت های اجتماعی مانند فیسبوک و گوگل پلاس فعالیت دارند. قابلیت عضویت هم برای بعضی سایت ها لازم است چرا که بعضی مدیران مایلند دسترسی یک سری مطالبشان را فقط به اعضا بدهند و کسی نتواند از ان ها استفاده نماید.



:: بازدید از این مطلب : 331
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 16 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

اکثر اوقات با کارآفرینانی مواجه می شوم که احساس می کنند، بزرگ ترین استعداد کشف نشده در حوزه فعالیت خودشان هستند، اما با وجود تلاش زیاد، کمتر کسی آنها را می شناسد و از فعالیت آنها باخبر است. این صاحبان کسب وکار سخت تلاش کرده اند تا مشتری جذب کنند و وجود مشتریان راضی و خوشحال، حاکی از آن است که آنها کارشان را درست انجام داده اند، اما وقتی با آنها صحبت می کنم به نظرشان می آید یک جای کار می لنگد.

 

آنها نمی دانند چطور باید خودشان را بازاریابی کنند و این مشکلی است که اغلب کارآفرینان با من در میان می گذارند. در زیر هفت راهبرد پیشنهاد کرده ام که می تواند به شما کمک کند تا دیگران را از توانمندی ها و فعالیت های خود بهتر آگاه کنید:

1) هدفتان تنها فروش نباشد.

اولین قانون آن است که اگر در حوزه خود یک فرد متخصص و حرفه ای و صاحب دانشی هستید که می تواند به دیگران کمک کند، باید از هر فرصتی برای آموزش دادن به دیگران بهره بگیرید. افراد از اینکه چیزی به آنها فروخته شود متنفرند، اما عاشق این هستند که خودشان چیزی را بخرند. آنها زمانی اقدام به خرید می کنند که یاد بگیرند محصول یا خدمات شما چگونه به آنها کمک می کند. دانش خودتان را در هر حوزه ای که در آن فعال هستید با دیگران به اشتراک بگذارید و خواهید دید که مشتریان بالقوه با هدف یادگیری به شما نزدیک خواهند شد.

 

2) از قابلیت های گوشی های تلفن همراه هوشمند بهره بگیرید.

امروزه کمتر کسی را می توان پیدا کرد که در جیبش یک گوشی تلفن همراه هوشمند نداشته باشد. این روزها افراد دوست دارند در هر جایی که هستند به اطلاعات مورد نیازشان دسترسی داشته باشند. فرض کنید آنها راجع به شما در جایی در شبکه های اجتماعی، گفت وگو با یک دوست یا بیلبوردی در بزرگراه چیزی می شنوند یا می خوانند. به احتمال زیاد اولین کاری که انجام می دهند آن است که سراغ گوشی تلفن همراه شان می روند و به جست وجو راجع به شما بپردازند. آیا می دانید اگر نام شما را در گوگل جست وجو کنند چه چیزهایی نمایش داده خواهد شد؟ آیا وب سایت شما قابلیت نمایش در گوشی های تلفن همراه یا تبلت را دارد؟ آیا اطلاعات تماس شما به راحتی از وب سایت تان قابل دریافت هست؟ نداشتن وب سایت یا وب سایت مناسب برای نمایش در گوشی های تلفن همراه به معنی این است که عملا در اینترنت امکان دسترسی به شما وجود ندارد و در نتیجه مشتریان بالقوه نیز سراغ افراد و شرکت های دیگری خواهند رفت.

 

 

3) نوشتن پست های میهمان دریچه فرصت ها را به رویتان می گشاید.

خوب است که همواره دانش خود را با طیف وسیع تری از مخاطبان در میان بگذارید. قبلا گفتم که دانشی که در حوزه تخصصی تان دارید، فی نفسه باارزش است، اما خوب است این دانش را در قالب یک مقاله یا پست تخصصی در وبلاگ یا سایتی که در حوزه فعالیت تان شناخته شده است، با دیگران به اشتراک بگذارید. مثلا می توانید راه حلی برای مشکلی که اغلب مشتریان با آن دست به گریبان هستند ارائه بدهید. همچنین می توانید مطالب تان را در روزنامه ها و مجلات تخصصی حوزه فعالیت تان منتشر کنید. فعالیت در این رسانه ها اغلب امکان برقراری ارتباط با گستره وسیع تری از مخاطبان را فراهم می کند و همین به شما کمک می کند برند شخصی تان را بسازید و افراد را به سوی خودتان جذب کنید.

4) حضورتان را در رسانه ها پررنگ تر کنید.

چطور می توانید کاری کنید که آدم های اطراف تان به شما بگویند: «ما تو را همه جا می بینیم»، از مشتریان بالقوه و فعلی تان تماس های غیرمنتظره دریافت کنید، برای مصاحبه دعوت تان کنند یا حتی از طرف کسانی به شما پیشنهاد همکاری شود که آنها را نمی شناسید؟ این اتفاق از طریق پوشش رسانه ای رخ خواهد داد. لازمه این کار آن است که بتوانید با خبرنگاران ارتباط نزدیک تری برقرار و توجه آنها را به خودتان جلب کنید. وقتی خبرنگاری در حال نگارش موضوعی است که در حوزه تخصصی شماست، بهترین فرصت است که با او ارتباط برقرار کنید. این کار را می توانید از طریق جست وجو در اینترنت و تماس با افرادی که در حوزه تخصصی شما در رسانه های چاپی و آنلاین فعالیت می کنند انجام بدهید. منتشر کردن پادکست های صوتی (Podcast) در اینترنت نیز ایده خوبی است. سایت های زیادی وجود دارند که می توانید در آنها به طور رایگان کانال ایجاد کنید و پادکست های صوتی تان را در اختیار افراد قرار بدهید.

5) محتوای اختصاصی خودتان را تولید کنید.

این روزها در مقایسه با گذشته موانع کمتری برای اینکه رسانه خودتان باشید، وجود دارد. شما می توانید با گوشی تلفن همراه تان ویدئو تولید کنید، با رایانه شخصی تان پادکست صوتی ضبط کنید و مقالات تان را از طریق وبلاگ شخصی تان منتشر کنید. اینها فرصت هایی است که بتوانید در قالب تولید محتوای فیلم، صوت و متن، دیگران را از دانش و تخصص خودتان مطلع کنید. نباید شبکه های اجتماعی را نیز از یاد برد. با امکاناتی که این شبکه ها برای به اشتراک گذاری مطالب در اختیارتان می گذارند، کار ساده تری برای برقراری ارتباط با مخاطبان پیش رو دارید. البته بهتر است به جای حضور کمرنگ در همه شبکه های اجتماعی، فعالیت تان را به طور خاص در چند شبکه محدود کنید. لینکدین، فیس بوک، گوگل پلاس، اینستاگرام و تلگرام جزو پرمخاطب ترین شبکه های اجتماعی هستند که می توانید محتوای تان را در آنها منتشر کنید.

6) سخنرانی کنید.

هیچ چیز بهتر از این نیست که دانسته های تان را با دیگران به طور زنده به اشتراک بگذارید. رویدادها، دورهمی ها، سمینارها و کارگاه های آموزشی فرصت هایی عالی برای ارتباط مستقیم با مخاطبان تان هستند. اگر برای سخنرانی در دنیای واقعی با محدودیت مواجه هستید، می توانید سراغ دنیای مجازی بروید. امروزه سایت های به اشتراک گذاری ویدئو مانند یوتیوب این امکان را فراهم آورده اند که فایل سخنرانی خود را آسان و سریع در اختیار مخاطبان قرار بدهید. سایت هایی که امکان برگزاری وبینار را فراهم آورده اند، یکی دیگر از گزینه های مناسب برای سخنرانی در فضاهای مجازی هستند.

7) با حضور در فضاهای غیررسمی با دیگران ارتباط مستقیم برقرار کنید.

افراد با کسانی وارد معامله می شوند که آنها را بشناسند، دوست داشته باشند و بتوانند به آنها اعتماد کنند. بهترین راه برای اینکه مشتریان شما را به خاطر بیاورند آن است که مجددا شما را از نزدیک ببینند. برگزاری برنامه های دورهمی و گردهمایی، شرکت در برنامه های داوطلبانه و نظایر آن راه خوبی است که بتوانید با مخاطبان و مشتریان تان ارتباط شخصی برقرار کنید و حرف های شان را بشنوید. جای شگفتی نیست که بسیاری از قراردادهای کاری و حرفه ای در همین برنامه های غیررسمی شکل می گیرد.

 

ارتباط با مشتری 

 

 

وقتی در حال برگزاری نخستین جلسه ی حضوری با یکی از مشتریان بالقوه ی شرکت هستیم، بهترین روش برای کم تر حرف زدن و البته رساندن نکات کلیدی مورد نظرمان چیست؟ نخستین جلسات حضوری با مشتریان همیشه مهم ترین دغدغه ی تیم بازاریابی است.

 

 

سوال: من در حال برگزاری نخستین جلسه ی حضوری با یکی از مشتریان بالقوه ی شرکت هستم. بهترین راهبرد جاین نوع جلسات چیست؟ بهترین روش برای کم تر حرف زدن و البته رساندن نکات کلیدی مورد نظر من چیست؟

پاسخ: در واقع، کارکنان فروش و بازاریابی تمایل دارند زیاد حرف بزنند آنان فکر می کنند اگر ۱۰ کلمه تاثیر گذار هستند، لابد ۱۰۰ کلمه ۱۰ برابر تاثیرگذار خواهند بود. در واقع، این چنین نیست. در زیر پیشنهاد من ارائه شده است. بگذارید فرض کنیم مشتری به شما این چنین بگوید: "خوب، به من بگو چه چیزی برای ارائه داری”. به عبارت دیگر، او از شما می خواهد به او بگویی محصول یا خدمت شما چیست و چه عملکرد خوبی برای آنها خواهد داشت.

مشکل: شما هیچ ذهنیتی نسبت به این امر ندارید که آدم در این جلسات با چه چالش هایی روبه رو است، پس نمی توانید هیچ پیشنهادی ارائه کنید. اجازه دهید نگاهی به حرکت بعدی شما و چگونگی طرح سوالاتی بیندازیم که به شما کمک می کند پیشنهاد های خود را که به نفع همگان هستند ارائه کنید. آموزش های اولیه برای برگزاری این نوع جلسات حاکی است احتمالا پاسخی تکراری به این شرح مناسب است "آقای مشتری، خوشحالم که راجع به ابزارهای شرکت به شما اطلاعات می دهم. اما ابتدا، می توانم چند سوال بپرسم؟”ولی این ایده ی بسیار بدی است. شما می توانید سوال خود را بپرسید اما اکنون زمان مناسبی نیست. آقای مشتری عادت کرده است مسئول امور باشد.

وی سوال خود را مطرح کرده است، پس به وی جواب دهید. توصیف مختصری (منظورم واقعاً مختصر است) از شرکت خود ارائه کنید و به مزایا و ویژگی هایی که قبلاً در نخستین تماس برقرار شده بین شما مورد توجه وی بوده است اشاره کنید. برای مثال، این چنین بگوئید "آقای مشتری، ما شرکت الف هستیم، شرکت تولید کننده ی ابزار که بالاترین رشد را در سطح کشور دارد. ما به شرکت ابزارهای الف کمک کردیم هزینه های سربار خود را به اندازه ی ۱۲% در فصل گذشته کاهش دهد و آنها توانستند این کار را بدون اخراج کارکنان یا کاهش کیفیت محصول انجام دهند.” اگر مشتری در این زمان صحبت های شما را قطع کرد، توجه و علاقه ی وی را به خود جلب کرده اید. صرفاً به دقت گوش دهید. اگر وی صحبت های شما را قطع نکرد، این چنین ادامه دهید "نظر شما راجع به امکان کاهش هزینه های سربار شما با برنامه ای مشابه برنامه ی شرکت ابزارهای الف چیست؟”

تجربه ی من از جلسات با مشتریان نشان می دهد که این مکالمه می تواند به پنج طریق ادامه یابد. در زیر احتمالات، در کنار پیشنهادهای روشنی برای برخورد با هر یک از سناریو ها ارائه شده اند.

1. مشتری هیچ بازخورد معنی داری به شما نمی دهد.

این مورد به شما نشان می دهد که فرد اشتباهی را مخاطب قرار داده اید یا امکان توافق خوب در این معامله، کم تر از حد مورد انتظار شما است. باید چه کار کرد؟ امکان صحبت با فرد دیگری را در نظر بگیرید "آیا فرد دیگری در سازمان وجود دارد که احساس می کنید تمایل داشته باشد با او در این باره صحبت کند؟” مقادیر زیاد زمان و انرژی صرف این نکنید که این مشتری را به چیزی تبدیل کنید که نیست (علاقه مند و مسئول). شما یک روز کامل را با بسیاری از فعالیت های مولد صرف کرده اید، یک متشکرم بگوئید، اتاق را ترک کنید و به سوی فرصت بعدی بروید.

2.مشتری شروع به بررسی بخش هایی از آن چه گفتید می کند.

"آن ها هزینه های سربار را چگونه اندازه گیری می کردند؟ شما کیفیت را چگونه اندازه گیری می کنید؟” در این زمان، خریداری روبه روی شما است که رویکردی تحلیلی دارد. وی خریداری است که همیشه اطلاعات بیش تر، داده های بیش تر، نمودارهای بیش تر، و پاسخ های بیش تر قبل از تصمیم گیری می خواهد. باید چه کار کرد؟ به این فرد کمک کنید تا اولویت ها را تبیین کند. از ارقام و درصد ها استفاده کنید. یک موضوع را حل کنید و به سراغ موضوع بعدی بروید، چون متفکران تحلیلی تمایل دارند تا به موضوعات با توالی دقیق و منطقی بپردازند.

3. مشتری شروع به صحبت درباره ی خود به شکلی پرانرژی می کند.

این خریداران تمایل دارند تا ابراز وجود کنند. باید چه کار کرد؟ صحبت های آنها را قطع نکنید و از آنها نخواهید به شکل خلاصه صحبت کنند (آن ها از این کار متنفرند). از آنها بپرسید چه احساسی دارند، سپس به آنها فرصت بدهید به شما بگویند. اگر به آنها اجازه دهید صحبت کنند، به دلیل هوش فوق العاده ی شما، متقاعد خواهند شد.

4. مشتری شروع به ناراحتی می کند یا به طرق دیگر ناراحتی خود از سوال شما را نشان می دهد.

این فرد معمولاً بسیار غیرمصمم است، تمایل ندارد تا خودش تصمیم گیری کند، نمی خواهد وضعیت موجود را به هم بزند. راه حل شما: سوالاتی نپرسید که وی را در نقطه ی حساس قرار دهد، هر جا که می توانید، به رویه ها و اتفاقات گذشته اشاره کنید و همیشه بر آن چیزی که در عمل جواب داده است تمرکز کنید. فضای آسوده و راحتی برای این فرد فراهم کنید.

5. وی پاسخی دقیق، مستقیم، و قاطع به شما می دهد و این که چه احساسی را نسبت به سوال شما دارد مستقیماً بیان می کند.

این خریدار، احتمالاً مرکز عمده ی قدرت را در سازمان خود در اختیار دارد. و در بیش تر موارد، شما دقیقاً می دانید در برابر امثال او چه موضعی دارید. لذا مستقیماً وارد بحث شوید و با سوالات خود به نقطه ی اصلی بحث برسید. مشتری را با جزییات خود، وارد بحث نکنید. ایجاد چالش با این افراد خوب است، اما با آنها وارد بحث نشوید. تصویر بزرگ تر را ببینید و به شکل دوره ای نظر وی را بپرسید. صحبت از تصویر بزرگ تر به میان آمد؛ اگر مزایا و منافع آن چه را پیشنهاد داده اید در ذهن داشته باشید، کم تر حرف می زنید و بیش تر گوش می دهید. این دقیقاً به همین علت است که همه ی ما دو گوش و یک زبان داریم. و تردید نکنید که به این ترتیب شما برنده ی اصلی جلسات حضوری با مشتریان خواهید بود.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 526
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

بررسی رفتار خرید مشتریان که در طول سال های متمادی توسط کارشناسان و متخصصان صورت گرفته می تواند آموزه های ارزشمندی برای فعالان بازاریابی و فروش داشته باشد. قیمت گذاری محصولات و خدمات اگر به شکل صحیحی صورت گیرد می تواند به یکی از عوامل موثر در موفقیت فعالیت های بازاریابی تبدیل شود. به همین دلیل در این متن به بیان تعدادی از یافته های رفتارشناسی می پردازیم که می تواند در قیمت گذاری محصولات و خدمات راهگشای کار و کسب ها باشد.

 

محدود کردن گزینه ها

محدود کردن گزینه ها باعث مقابله با فلج تحلیلی می شود. فلج تحلیلی زمانی به وجود می آید که تعداد گزینه ها باعث شود در فرد برای انتخاب یکی از آنها آشفتگی به وجود آید و نتواند یکی را انتخاب کند. در آزمایشی که در دانشگاه ییل انجام شد از شرکت کنندگان خواسته شد که یا یک بسته آدامسی را که به آنها ارائه شده بود بخرند یا پول خود را نگه دارند. تنها 46 درصد از افراد تصمیم به خرید آدامس گرفتند. زمانی که دو بسته آدامس با قیمت های متفاوت به آنها ارائه شد این آمار به 77 درصد افزایش یافت. همین آزمایش برای تعداد بیشتری از بسته های آدامس نیز انجام شد ولی تغییر قابل ملاحظه ای مشاهده نشد.

قانون وبر

اجازه دهید قانون وبر را با ذکر یک مثال توضیح دهیم. اگر یک وزنه یک کیلوگرمی را به یک وزنه سه کیلوگرمی بیفزاییم تفاوت وزن ایجاد شده به خوبی حس می شود اما اگر همان وزنه یک کیلوگرمی را به وزنه صد کیلوگرمی اضافه کنیم تفاوت محسوس نخواهد شد. به عبارت دیگر نسبت دو محرک به یکدیگر است که در تشخیص تفاوت اهمیت دارد (به نقل از سایت رشد). این پدیده را قانون وبر خوانده اند زیرا نخستین بار توسط وبر دانشمند فیزیولوژیست آلمانی بیان شد. اما این قانون چه کاربردی در قیمت گذاری دارد؟ بر اساس قانون وبر، یکی از فعالیت های مهم واحد بازاریابی در قیمت گذاری محصولات یا خدمات درصدی را پیدا کند که موجب واکنش منفی مصرف کنندگان نشود و برای کاهش قیمت محصولات در مواردی همچون تخفیف دادن یا جایزه به دنبال عددی باشد که برای مصرف کننده معنادار باشد و تفاوت آن را به صورت ملموس احساس کند.

کاهش نقاط درد

نوروا کونومی به ما می گوید که مغز انسان به ترتیبی برنامه ریزی شده که خرج کند تا زمانی که برایش احساس درد به وجود آید. به عبارتی مرز بین خریدن و نخریدن جایی است که درد احساس شده از سود ادراک شده بیشتر می شود. محققان برای اینکه درد ناشی از خرید کردن کاهش و خشنودی پس از خرید افزایش یابد، راه هایی را به بازاریابان و فروشندگان پیشنهاد می کنند. یکی از این راه ها ارائه چارچوبی برای ارزش محصول در برابر هزینه آن است که برای مشتری جذابیت بیشتری داشته باشد. شکستن قیمت به ماه و روز به جای بیان هزینه سالانه می تواند نمونه ای از تغییر چارچوب باشد. برای مثال اگر استفاده از خدمات شما برای مشتری سالانه 600 هزار تومان هزینه دارد، به جای بیان این عدد می توانید به او بگویید که برای هر ماه فقط کافی است 50 هزار تومان بپردازید و یا اینکه هزینه هفتگی استفاده از خدمات شما کمتر از 15 هزار تومان است. استفاده درست از کلمات در تبلیغات نیز اهمیت فراوانی دارد. برای مثال به جای «5 هزار تومان» گفتن «تنها 5 هزار تومان» روی فروش تاثیرگذار خواهد بود. فروش محصولات به صورت یک بسته (باندل) نیز از استراتژی هایی است که در رفتار خرید مشتری تاثیر مثبت می گذارد.

 

  1. طراحی سایت فروشگاهی
  2. طراحی وب سایت
  3. طراحی سایت شرکتی
  4. طراحی سایت فروشگاهی
  5. طراحی سایت تهران
  6. طراحی سایت
  7. سئو سایت
  8. طراحی وب سایت

 



:: بازدید از این مطلب : 391
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

آنلاین مارکتینگ

بازاریابی اینترنتی (Online Marketing) که به آن بازاریابی الکترونیکی، بازاریابی تحت وب یا بازاریابی آنلاین نیز گفته می شود، به کسب در آمد، فروش محصولات و ارائه خدمات از طریق اینترنت اطلاق می شود. بازاریابی اینترنتی حوزه وسیعی را شامل میشود زیرا نه تنها شامل بازاریابی از طریق اینترنت می شود، بلکه شامل کلیه فعالیتها و بازاریابی ها از طریق رسانه و ابزار آنلاین مانند ایمیل و دیگر وسایل از راه دور است. مدیریت داده های مشتریان و ارتباط الکترونیکی با مشتریان نیز در حوزه بازاریابی اینترنتی خلاصه می شود. بازاریابی اینترنتی، ویژگیهای فنی و خلاقانه اینترنت را با هم گره می زند که شامل طراحی، توسعه، تبلیغات و فروش است.

 

پیدایش اینترنت، این امکان را تقریبا برای همگان بوجود آورده است که هر کسی کالاها، محصولات یا خدمات خود را تنها با فشار چند کلیک از سوی خریداران بفروش برساند. بازاریابی اینترنتی یا آنلاین مارکتینگ، ذاتا ادامه ای از بازاریابی سنتی در سالهای گذشته است. فروش از طریق اینترنت، برای کلیه کسب و کارهای کوچک و بزرگ می تواند سودمند باشد. تنها می بایست نکاتی را رعایت کرد که هسته اصلی بازاریابی اینترنتی را تشکیل می دهند که عبارت است از بررسی بازار هدف، ابزارهای مورد نیاز مانند وب سایت کارآمد و شبکه های اجتماعی و بررسی مخاطب جهت فروش بهتر.

 

باید در نظر داشت باشید که بازاریابی اینترنتی شامل مجموعه کامل و هماهنگ فعالیتهای هدفمندی می باشد که در رابطه با معرفی و عرضه محصولات شما از طریق مستقیم (وب سایت شما) و غیر مستقیم (وب سایتهای معروف و پر بیننده، موتورهای جستجو و دایرکتوری های تخصصی) به بازار عمل می نماید.

 

شرکت نرم افزاری پیام آوران پارسیان برمبنای شعار خود (ارائه راهکارهای نوین نرم افزاری) با بکارگیری نیروی انسانی زبده و متخصص و با استفاده از به روز ترین روشهای آنلاین مارکتینگ و با تجربه 10 ساله در این حوزه آماده ارائه خدمات و انتقال دانش خود در روند بهبود کسب کار شما میباشد.

بازاریابی اینترنتی (Internet marketing) و یا بازاریابی آنلاین ( Online marketing) یعنی بازاریابی و فروش مستقیم از طریق وب و ایمیل. بازاریابی اینترنتی به طور معمول نوع پیشرفته بازاریابی سنتی مانند تبلیغات رادیویی، تلویزیونی و روزنامه ای می باشد. تبلیغات اینترنتی نوعی از تبلیغات است که بدلیل ارزان بودن، ماندگاری زیاد و فراگیر بودن آن همزمان با رشد ابزارهای اطلاع رسانی و روابط عمومی جایگاه خاصی را در بین تبلیغات چی ها باز کرده است .

 

بازاریابی اینترنتی (Internet marketing) برای اولین بار و به صورت بنر در ۲۷ اکتبر سال ۱۹۹۴ و در سایت هات وایر نمایش داده شد. زمانی که هات وایر متوجه شد که برای تبلیغات می بایست فضای محدودی را در نظر گرفت، بنرهای تبلیغاتی بوجود آمدند. در آن زمان ۱۴ طراح تبلیغاتی مبلغی معادل ۳۰،۰۰۰ دلار برای نمایش ۱۲ هفته ای تبلیغات خود پرداختند در سال ۱۹۹۵ وب بعنوان رسانه ای عمومی پذیرفته شد. شرکت سان میکروسیستم در این سال زبان جاوا را به عموم عرضه کرد. در سال ۱۹۹۶ الدزموبیل ۵ اولین اتاق گفتگوی تجاری را راه اندازی نمود .

 

روش های بازاریابی اینترنتی

1 . بازاریابی اینترنتی با موتورهای جستجو (Search Engine Marketing)

یکی از ابزارهای بازاریابی اینترنتی موتور های جستجو می باشند. بازاریابی اینترنتی با موتورهای جستجو به دو صورت رایگان و پولی انجام می شود. در روش رایگان با بهینه سازی صحیح و اصولی وب سایت و استفاده از تکنیکهای سئو، وب سایت شما در نتایج جستجو بالاتری نسبت به سایر وب سایتها قرار می گیرد و بازدیدکنندگان بیشتری را به وب سایت شما هدایت می کند و فروش وب سایت را افزایش دهند. در روش پولی موتورهای جستجوی معروف مانند گوگل در راستای ارتقای بازاریابی اینترنتی علاوه بر روش فوق این امکان را به کاربران می دهند که با پرداخت هزینه برای یک کلمه کلیدی خاص در بالای نتایج جستجو ظاهر شوند.

2 . بازاریابی اینترنتی با شبکه های اجتماعی (Social Media Marketing)

ابزار دیگر بازاریابی اینترنتی استفاده از شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک می باشد. این روش نیز به دو روش رایگان و پولی انجام می شود. در روش رایگان فعالیتهای منظم شما در شبکه های اجتماعی کاربران را با برند شما و محصولاتی که ارائه می دهید آشنا می کند. روش پولی نیز در ازای پرداخت هزینه، تبلیغ شما در صفحات مختلف این شبکه ها ظاهر می شود. بازاریابی اینترنتی (Internet marketing) در شبکه های اجتماعی نسبت به بازاریابی با موتورهای جستجو از شانس کمتری برای جذب ترافیک و خریدار برخوردار می باشد اما می توان از آنها به بهترین شکل ممکن برای معرفی برند و محصولات خود استفاده کرد .

3 . بازاریابی اینترنتی با محتوای مناسب (Content Marketing)

بازاریابی محتوایی( Content Marketing) در واقع مهمترین بخش بازاریابی اینترنتی (Internet marketing) می باشد. موتورهای جستجو بدنبال محتوای با کیفیت هستند و به واسطه محتوایی که در وب سایت خود منتشر می کنید بازدیدکنندگان فراوانی از طریق موتورهای جستجو وارد وب سایت شما می شوند. درصورتیکه این بازدیدکنندگان محتوای شما را بپسندند آن را در وب سایت های دیگر و پروفایلهای شبکه های اجتماعی خود منتشر می کنند و محبوبیت شما افزایش می یابد .

4 . ویدئو مارکتینگ (Video Marketing)

آموزش تصویری که به مراتب جذاب تر و تاثیر گذارتر از آموزش نوشتاری است نوع دیگری از بازاریابی اینترنتی (Internet marketing) است. با افزایش سرعت اینترنت و وجود شبکه های اجتماعی ویدیویی مثل یو تیوب، اکثر کاربران در اینترنت به دنبال ویدیو های آموزشی و کاربردی مورد نیاز خود می گردند. در صورتیکه از محصولات و خدماتی که در شرکت خود ارائه می دهید ویدیوهای جذابی تهیه کنید و آنها را در اینترنت منتشر کنید، بازدیدکنندگان بسیار زیادی با شما و خدماتی که ارائه می دهید آشنا خواهند شد .

5 . ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)

ایمیل مارکتینگ (Email Marketing) از ابزار مهم و کاربردی بازاریابی اینترنتی (Internet marketing) می باشد . این روش به بیان ساده شامل ارسال ایمیلهای گروهی به تعداد زیادی از کاربران و تشویق آنها به بازدید از وب سایت و خرید می باشد . در استفاده از این روش باید دقت کرد . بازاریابی اینترنتی از طریق ایمیل مارکتینگ اصولی دارد که باید حفظ شود . مهم ترین آنها احترام به مشتری است. قرار دادن لینک لغو عضویت در ایمیل های ارسالی بسیار مهم است .

6 . تبلیغات پولی (Paid advertising)
قرار دادن بنرهای تبلیغاتی در وب سایتهایی که بازدیدکنندگان فراوانی دارند یکی دیگر از انواع بازاریابی اینترنتی به شمار می آید.. این نوع تبلیغات شامل پرداخت هزینه ماهانه برای درج بنر در بخش های مختلف وب سایتهای پربازدید می باشد.

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 694
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

تقریباً تمام معامله های مربوط به کسب وکار نیازمند استراتژی مناسبی برای مذاکرات هستند. حال این معامله هرچه که می خواهد باشد؛ خرید و فروش، انتقال مالکیت، اجاره یا هر تراکنش تجاری دیگری. و موفقیت در مذاکره می تواند تفاوت فاحشی در میزان موفقیت شما و کسب وکارتان ایجاد کند. اما همیشه اشتباهات زیادی در مذاکرات دیده می شود؛ به همین خاطر تصمیم گرفتم نکات کلیدی و کاربردی را شرح دهم .

 

۱. مسائل و نظرات طرف مقابل را گوش داده و درک کنید

عده ای از بدترین مذاکره کننده هایی که تابه حال دیده ام آن هایی هستند که دائماً صحبت می کنند. به نظر می رسد که آن ها می خواهند مذاکره را تحت کنترل خودشان بگیرند و همه چیز را به نفع خود به پایان برسانند. بهترین مذاکره کنندگان آن هایی هستند که واقعاً به صحبت های طرف مقابل گوش می دهند، مسائل و نکات اصلی حرف هایشان را درمی یابند و سپس پاسخ مناسبی ارائه می کنند. سعی کنید متوجه شوید که چه چیزهایی برای طرف مقابل اهمیت دارد، چه محدودیت هایی دارند، و در چه مواردی می توانند انعطاف پذیری بیشتری از خود نشان دهند. از صحبت کردن بیش ازاندازه دوری کنید.

 

۲. آماده باشید .

در مورد کارهایی که باید قبل و حین جلسه انجام دهید، آمادگی پیدا کنید. کارهایی نظیر:

  • با بازدید از وب سایت، اخبار منتشره و مقاله های مربوط به طرف مقابل، تصور روشن و کاملی نسبت به کسب وکار آن ها پیدا کنید. می توانید از صفحه ی لینکدین آن ها بازدید کنید.

  • سابقه کاری شخصی را که با او قرار ملاقات دارید از طریق وب سایت شرکت، پروفایل شخصی او در لینکدین و تحقیقات اینترنتی بسنجید.

  • سوابق قراردادهای پیشین طرف مقابل را بررسی کنید.

  • پیشنهادها و قیمت های ارائه شده از سوی رقبای طرف مقابل را نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید.

۳. مذاکرات را حرفه ای و رسمی برگزار کنید

این قانون را به اسم «زود پسرخاله نشوید!» هم می توان بیان کرد. هیچ کس دانش نمی خواهد با فردی که خیلی زود صمیمی می شود و می خواهد از مذاکره سوء استفاده کند، با کسی که اخلاق مناسبی ندارد، معامله ای انجام دهد. بالاخره شما باید حتی بعد از بستن قرارداد هم با آن ها روابط بلندمدت داشته باشید یا حتی ممکن است قراردادتان به شکلی باشد که برای مدتی باید هر چندوقت یک بار طرف مقابل یا نماینده شرکتش را ملاقات کنید. برقراری روابط بلندمدت باید به یکی از اهداف بلندمدت شما در مذاکره تبدیل شود. لحنی مثبت و سرشار از حس همکاری باعث افزایش احتمال کسب نتیجه دلخواه از مذاکرات می شود.

۴. پویایی معامله را درک کنید

درک پویایی معامله در هر مذاکره ای ضروری است. پس برای تشخیص موارد زیر آماده شوید:

کدام یک از طرفین نیاز بیشتری به بستن این قرارداد دارد؟ قدرت بیشتر در دست چه کسی است؟

محدودیت های زمانی طرف مقابل چیست؟

طرف مقابل چه گزینه های دیگری در دسترس دارد؟

آیا طرف مقابل قرار است درآمد قابل توجهی از جانب شما داشته باشد؟ اگر چنین است، پس قدرت نسبتاً دست شماست.

۵. همیشه اولین نسخه توافقنامه را به صورت پیش نویس داشته باشید

یکی از اصول حیاتی هر مذاکره ای این است که شما(یا وکیلتان) اولین پیش نویس قرارداد را از قبل آماده کنید. این کار باعث می شود که چشم اندازی از ساختار قرارداد داشته باشید، نکات کلیدی قرارداد را فراموش نکنید و کمی اوضاع را به نفع خود تغییر دهید. بدین شکل طرف مقابل هم احتمالاً از اعمال تغییرات بزرگ چشم پوشی می کند؛ مگر آن که قراردادتان یک طرفه و به نفع خودتان نوشته شده باشد. همیشه به خاطر داشته باشید که هیچ گاه در ابتدای مذاکره نکاتی را عنوان نکنید که طرف مقابل با آن ها مخالفت شدید داشته باشد. تعادل رمز موفقیت است.

۶. آمادگی ترک جلسه بدون کسب نتیجه دلخواهتان را داشته باشید

اگر شرایط معامله آن طور که می خواستید پیش نرفت، باید قدرت ترک جلسه بارویی خوش را داشت باشید. بله، گفتنش آسان تر از انجام دادنش است، اما این امری واقعاً ضروری است. قبل از آن که مذاکره را شروع کنید، مبلغ و شرایط مناسب را برای خود بررسی کرده و در خاطر داشته باشید. اطلاعات گوناگونی از بازار گردآوری کنید تا بتوانید منطقی بودن قیمت پیشنهادی تان را توجیه کنید. اگر با مبلغ یا شرایطی روبه رو شدید که واقعاً برایتان مناسب نبود، خیلی راحت پاسخ منفی بدهید.

۷. از تأیید همیشگی درخواست طرف مقابل اجتناب کنید

ده سال پیش در شرکتی کار می کردم که قرار بود فروخته شود. مدیرعامل به این نتیجه رسیده بود که یکی از مشتریان گزینه خوبی به حساب می آید و می خواست با او معامله کند. اما خریدار مرتب می رفت و می آمد و پیشنهادهای غیرمنطقی می داد و مدیرعامل شرکت هم به امید بستن قرارداد هر بار با آن پیشنهادها موافقت می کرد. خریدار چه می کرد؟ او دیگر یاد گرفته بود که هر پیشنهاد غیرمنطقی ای که بدهد پذیرفته می شود و هربار با پیشنهاد مالی کمتری بازمی گشت.۹ ماه گذشت و خبری از بستن قرارداد نشد. درخواست کردم که این موضوع را به من بسپارند. با خریدار تماس گرفتم و گفتم که دیگر مایل به قبول کردن پیشنهادهای آن ها نیستیم و اگر قیمت مناسب و شرایط بهتری را پیشنهاد نکنند، به سراغ خریداران دیگری می رویم. آن ها روی این شرکت حساب کرده بودند و با شنیدن این حرف ترسیدند. بنابراین مجبور شدند که با تمام شرایطی که از آن ها می خواستم موافقت کنند و قیمت بالاتری پیشنهاد دهند. ما توانستیم ظرف مدت ۵۴ روز آن شرکت را به فروش برسانیم. پس نکته این موضوع در این است که اگر بخواهید همیشه با شرایط خریدار کنار بیایید و در عوض هیچ چیز نخواهید، ممکن است چیزی درست خلاف آنچه که انتظارش را داشتید، به دست آورید. اگر با نکته ای موافقت می کنید، مطمئن شوید که شرایطی را نیز از آن ها درخواست می کنید.

۸. به چیزهای کوچک گیر ندهید

باید از سماجت نسبت به حل وفصل نکات کوچک قرارداد دست بکشید. اگر در مورد نکته ای به توافق نرسیدید، بهتر است برای حداقل لحظاتی آن را کنار بگذارید و در مورد مسائل دیگر صحبت کنید. شاید پس ازاین که تب وتاب مذاکره از بین رفت، راه حل بهتری به ذهنتان رسید.

۹. سؤالات درستی بپرسید

از این که بخواهید از طرف مقابلتان سؤالات زیادی بپرسید، نترسید. پاسخ این سؤالات می تواند به مذاکره شما کمک شایانی کند. می توانید بسته به نوع مذاکره از سؤالات زیر استفاده کنید:

این بهترین پیشنهاد و قیمتی است که می توانید به ما پیشنهاد کنید؟

چه ضمانتی وجود دارد که محصول، خدمات یا راه حل شما به درد ما بخورد؟

زمان بندی موردنظر شما برای بستن قرارداد به چه صورت است؟

رقبای شما چه کسانی هستند؟ محصول شما چه فرقی با محصول آن ها دارد؟

قرارداد ما چه سودی برای شما دارد؟

 

  1. طراحی سایت تهران
  2. طراحی سایت
  3. سئو سایت
  4. سئو
  5. طراحی وب سایت
  6. طراحی سایت شرکتی
  7. طراحی سایت فروشگاهی
  8. طراحی سایت تهران
    1. طراحی سایت فروشگاهی
    طراحی سایت تهران
    1. طراحی سایت
    2. سئو سایت
    3. طراحی وب سایت
    طراحی سایت شرکتی

 



:: بازدید از این مطلب : 731
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

بازاریابی تلفنی کار آسانی نیست. اغلب از بازاریابی حضوری بسیار سخت تر است. یکی از دلایل آن است که مشتری شما را نمی بیند. حتی اگر مشتری شما را ملاقات نکند و نبیند، انتقال دادن تصویری حرفه ای از پشت تلفن برای موفقیت، نیازمند تلاش زیاد است. این ده نکته می تواند به شما کمک کند حرفه ای تر به نظر برسید و در بازاریابی تلفنی موفق تر عمل کنید.

 

1. از هدفون استفاده کنید

گذاشتن هدفون عاملی روان شناختی برای آمادگی کاری است؛ زمان فعالیت رسیده است! استفاده از هدفون دست های شما را آزاد می گذارد، طوری که بتوانید راحت یادداشت بردارید. با یادداشت کردن اطلاعات مهم، بهتر می توانید تمام نکات مهم را مرور، خلاصه و پیگیری کنید.وقتی قرار نیست برای نگه داشتن گوشی تلفن بین گوشی و شانه تان تمرکز کنید، می توانید بر مشتری تمرکز کنید. در ضمن با استفاده از یک هدفون خستگی عضلات گردنتان را نیز کاهش می دهید و احتمال افتادن گوشی تلفن از دستتان کمتر می شود.

 

 


2. ایستاده صحبت کنید

آیا تابه حال دقت کرده اید که چرا خواننده ها هنگام اجرای برنامه همیشه می ایستند؟ این امر اتفاقی نیست. آن ها می دانند صدایشان زمانی که پرده دیافراگم تا نشود، با دامنه و قدرت بیشتری منتقل می شود. از این راز خواننده ها برای مقتدرانه تر و با اعتماد به نفس تر به نظر رسیدن هنگام صحبت با مشتری در پشت تلفن استفاده کنید. صاف بایستید و انرژی و شور و هیجانتان را به بیرون سرازیر کنید.

2. بدنتان را آماده کنید

برای این که در فروش تلفنی بهتر و مؤثرتر عمل کنید، چند تمرین ورزشی گرم کننده به منظور آماده کردن بدنتان انجام دهید. قبل از برقراری اولین تماس تلفنی تان، ورزش های صورت را انجام دهید، به این ترتیب که عضلات صورتتان را منقبض و سپس رها سازید و دندان هایتان را چند بار به هم بفشارید و رها کنید. آهسته خمیازه بکشید تا عضلات گونه ها و پوست صورتتان را آماده کنید. چند بار گونه هایتان را پر از هوا و خالی کنید. با بالا بردن و پایین انداختن شانه ها، انقباض گردن و شانه ها را برطرف کنید. انجام چند تمرین کششی برای کل بدن نیز ایده ی بدی نیست.

3. صدایتان را گرم کنید

برای آنکه صدای شما خوب و دلپذیر باشد باید آن را گرم کنید. زمزمه کردن تمرینی عالی برای تارهای صوتی است. قبل از برقراری اولین تماس تلفنی، کمی حرف بزنید. مثلاً نقشه شام امشب را با همسرتان بکشید. از بچه ها بپرسید برای امروز چه نقشه ای دارند. با یک همکار کنار آب سردکن اداره گپ کوتاهی بزنید.

4. کمتر حرف بزنید… بیشتر گوش دهید

هرچقدر بیشتر به صحبت های دیگران گوش دهید، اطلاعات بیشتری کسب می کنید. اگر فقط حرف بزنید و نخواهید به چیزی گوش کنید، چیزی دستگیرتان نخواهد شد.

با مطرح کردن یک یا دو سؤال شروع کنید و بعد به طرف مقابل اجازه صحبت بدهید. طوری حرف بزنید که در جریان اطلاعات بیشتری درباره مشتری، شرکت، نیازها، خواسته ها و اولویت های او قرار بگیرید. تنها با امکان صحبت دادن به مشتری می توانید این اطلاعات را به دست آورید و بهترین شیوه ی پاسخ گویی به نیازها و برآوردن اولویت ها و ارزش های مشتری را کشف کنید. به عنوان پاداش این رفتارتان، مشتری از اینکه چقدر شما باهوش و بامعلومات هستید، شگفت زده گوشی را می گذارد!

5. تلفن هایتان را دسته بندی کنید

به منظور حداکثر تأثیر و اثربخشی بهینه، تلفن ها را دسته بندی کنید. برای مثال تمام تماس های جلب مشتری را در یک چارچوب زمانی- مثلا در دو ساعت اول صبح- بگیرید و سپس روزتان را با یک جلسه ی اختصاص داده شده به انجام تلفن های پیگیری دنبال کنید. دست کم ده تلفن مشابه را در یک ردیف قرار دهید و پشت سر هم انجام دهید. با تمرکز بر یک نوع، شما خودتان را بیشتر در منطقه مخصوص زمین بازی قرار می دهید و بر مهارت ها و قدرت های مورد نیاز تان برای دست یابی به نتیجه ی تلفنی موفق متمرکز می شوید. به محض اینکه تماس ها را یک به یک علامت می زنید، متوجه می شوید با هر تماس نتایج بهتری کسب می کنید.

6. صدای تماس هایتان را ضبط کنید

وقتی تماس ها را ضبط می کنید، نه تنها یک نوار ضبط شده ارزشمند از مکالمه ی تلفنی تان ایجاد می کنید- موردی که بعدا هر وقت نیاز داشتید به آن مراجعه می کنید- بلکه ابزاری ارزشمند برای ارزیابی خودتان ایجاد می کنید. به این موارد دقت کنید: آیا خیلی سریع صحبت کردید؟ خیلی حرف زدید؟ آیا تهاجمی به نظر می رسیدید؟ به نظر آماده نبودید؟ طوری به خودتان گوش دهید که انگار یک مشتری گوش می دهد. با انجام این کار، روش هایی را کشف می کنید که با آن ها می توانید مهارت های فروش تلفنی را ارتقا دهید.

7. یادداشت کنید

یک بازاریاب تلفنی حرفه ای هیچ گاه بدون داشتن دفتر و قلم تماس ها را آغاز نمی کند. تمام نکات مهمی که مشتری می گوید را یادداشت کنید. خیلی زشت است که از مشتری سوالی بپرسید که قبلا آن را توضیح داده است. یا نام و مشخصات او را مجددا بپرسید. یادداشت خلاصه صحبت های مخاطب هم تمرکز شما را افزایش می دهد و هم اعتماد مخاطب را جلب می کند. همچنین یادداشت کردن باعث می شود حرف مخاطب را مدام قطع نکنید. اگر وسط صحبت های او چیزی به ذهنتان رسید همان لحظه بیان نکنید، بلکه یادداشت کنید و در زمان مناسب به او بگویید.

8. یکنواخت صحبت نکنید

از صحبت کردن با تن صدای یکنواخت و کسل کننده خودداری کنید. اگرچه تن صدای شما آن چیزی است که صدای شما را می سازد، می توانید با کمی توجه به آن، ارتباط تلفنی تان را بهتر کنید. اطمینان حاصل کنید که تن صدایتان پیامی را که می خواهید، به شنونده منتقل می کند.اگر خیلی آهسته صحبت کنید، عبارت «می توانید دوباره آن را تکرار کنید؟» را به دفعات خواهید شنید. اگر خیلی بلند حرف بزنید، مشتری مجبور می شود گوشی تلفن را از خود دور کند. کمی بلندتر از حد معمول صحبت کنید. همین موضوع این حس را منتقل می کند که شما بسیار پر انرژی هستید.اکثر فروشندگان سریع صحبت می کنند. قبل از قطع شدن تلفن از سوی مشتری، با شور و هیجان و علاقه نکات فروش را به گوش مشتری برسانید. آهسته صحبت کردن نیز همان قدر می تواند بد باشد.

9. پیش از تماس تمرین کنید

هر فروشنده ای از تمرین نوشته های اصلی و مکالماتش قبل از برداشتن گوشی تلفن سود زیادی می برد. توصیه می کنم دست کم پانزده دقیقه قبل از هر جلسه تمرین کنید. تمرین را با صدای بلند انجام دهید از اینکه ممکن است همکارانتان شما را دست بیندازند، نگران نباشید؛ آن ها زمانی که نتیجه کارتان را در فروش ببینند دیگر نخواهند خندید. این مراحل را کامل تمرین کنید: مقدمه و جملات آغازکننده، نوشته ها و دیالوگ های جلب مشتری، پیگیری قرار ملاقات ها، نوشته های پیگیری و بستن قراردادها؛ تمام این موارد را تمرین کنید.
یک جلسه پیگیری تمرینی در پایان هر روز ترتیب دهید. از یک همکار، دوست یا سرپرست دلسوز بخواهید با شما در اجرای این تمرین همکاری کند. اگر زمانی را به طور منظم برای بهبود مهارت های فروش تلفنی تان در نظر بگیرید، مطمئن باشید در مکالمه تلفنی نیز به عنوان یک حرفه ای ماهر ظاهر شوید.

10.ایستاده صحبت کنید

آیا تابه حال دقت کرده اید که چرا خواننده ها هنگام اجرای برنامه همیشه می ایستند؟ این امر اتفاقی نیست. آن ها می دانند صدایشان زمانی که پرده دیافراگم تا نشود، با دامنه و قدرت بیشتری منتقل می شود.از این راز خواننده ها برای مقتدرانه تر و با اعتماد به نفس تر به نظر رسیدن هنگام صحبت با مشتری در پشت تلفن استفاده کنید. صاف بایستید و انرژی و شور و هیجانتان را به بیرون سرازیر کنید.

 

طبق تحقیقات به عمل آمده، با رقابتی شدن کسب و کارها، اهمیت ارتباط مؤثر با مشتریان نیز بیشتر می شود.

 در این فضا بین شیوه های مختلف ارتباط با مشتری نظیر تبلیغات، روابط عمومی، فروش شخصی، پیشبرد فروش و بازاریابی مستقیم، شیوه های ارتباط دو طرفه نظیر فروش شخصی و بازاریابی مستقیم مؤثرتر خواهند بود و علت آن هم تعامل دو طرفه است که بین بنگاه اقتصادی و مشتریان صورت می گیرد. در این ارتباط علاوه بر اینکه بنگاه اقتصادی در شناساندن خویش به مشتری تلاش می کند تا بتواند تقاضای او را به سمت بنگاه سوق دهد، فرصتی فراهم می شود تا صدای مشتری را نیز بشنود که نتایج آن برای رقبا و گسترش کسب و کار حائز اهمیت است به طوری که بنگاه می تواند مشتری را بشناسد و نیاز او را بداند و در راستای کسب رضایت مشتری با نگرش برد دوجانبه حرکت کند.

یکی از راه های بازاریابی مستقیم، بازاریابی تلفنی است. بهره گیری صحیح از تلفن، در راستای مدیریت زمان، به بازاریابان در دنیای شلوغ و پیچیده امروزی کمک می کند، که بهره وری بالاتری داشته باشند. در این مقاله سعی داریم به بازاریابی تلفنی و مهارت های لازم برای نیل به موفقیت در مذاکرات تلفنی بپردازیم. بازاریابی تلفنی نوعی از بازاریابی مستقیم است که در آن فروشنده از تلفن استفاده می کند تا با مشتریان ارتباط برقرار کند و نهایتاً بتواند به آنها محصولی را بفروشد.


اگر بدون وقت قبلی به محل استقرار مشتری مراجعه کنید، زمان زیادی را در راه صرف می کنید و امکان دارد طرف در محل حاضر نباشد یا اینکه ممکن است مدتی را در انتظار باشید، ولی باز هم شما را نپذیرد. پس بهتر است ملاقات های حضوری حتی الامکان با وقت قبلی باشد. تلفن را دست کم نگیرید. از تلفن استفاده کنید. به طور متوسط هزینه یک تماس تلفنی یک درصد هزینه تماس حضوری است. اگر فردی که درجستجوی او هستید در دفتر کارش نباشد، یک ساعت از وقت خود را از دست داده اید، اما این زمان در بازاریابی تلفنی فقط ۱۵ ثانیه است.

انواع بازاریابی تلفنی

بازاریابی تلفنی به دو دسته اصلی تقسیم می شود.
الف) بازاریابی B2B: منظور نوعی بازاریابی است که دو شخصیت حقوقی (نظیر دو شرکت) با هم معامله می کنند.
ب) بازاریابی B2C: منظور نوعی از بازاریابی است که یک شخصیت حقوقی با یک شخصیت حقیقی (یک فرد) معامله می کند.

هریک از اقسام بازاریابی B2B و B2C به دو دسته بازاریابی درونی و بیرونی تقسیم می شوند.
الف) بازاریابی درونی: روشی واکنشی (reactive) است که بازاریاب درمحل شرکت حضور داشته و مشتریان با ایشان تماس می گیرند.
ب) بازاریابی بیرونی: روش پیش قدمی و فعال (active) است، در این روش بازاریاب پیش قدم شده و با مشتریان تماس می گیرد و تلاش می کند تا این تماس منجر به ملاقات حضوری بشود.
در سال های اخیر در بازار ایران علاوه بر بازاریابی معمول که از محل شرکت با مشتریان ارتباط برقرار می کند، روش دیگری هم باب شده است که به آن (Homesourcing) گفته می شود، در این حالت شخص در منزل خود برای شرکت خاصی بازاریابی می کند و طبق قرارداد، حق الزحمه خویش را از شرکت مربوط دریافت می کند.

رهنمودهایی برای بازاریابی تلفنی موفق
• کار با تلفن باید هدفمند باشد؛ فرد باید انگیزه ارتباط با دیگران را داشته باشد و از شغل خود لذت ببرد. بازاریاب تلفنی باید فردی برون گرا و خوش مشرب باشد، با خودتان رو راست باشید، اگر درون گرا و اخمو هستند، مناسب این شغل نیستید، پس خودتان را اذیت نکنید. اگر نمی توانید اخلاقتان را عوض کنید، بهتر است شغلتان را عوض کنید.
• برای برقراری ارتباط با افراد مهم یکی از بهترین زمان های تماس تلفنی، صبح زود است و یکی آخر وقت که منشی ها رفته اند. منشی ها بسیار خوب هستند اما باید پذیرفت که بعضی از مواقع مانع برقراری تماس می شوند. قبل از گرفتن شماره، خود را کاملاً آماده کنید. این آمادگی شامل سرحال بودن، به کار بردن عبارات کلیدی مثبت نظیر اینکه: «الان می خواهم یک بازاریابی تلفنی موفق داشته باشم»، آراسته بودن، لبخند زدن، فراهم بودن ابزار کار نظیر قلم، اطلاعات مورد نیاز و … می شود. به عبارتی دیگر، هم از نظر روحی روانی و هم ابزار و ادوات باید آماده باشید. معطل گذاشتن مشتری برای پیدا کردن خودکار، آمار و … پسندیده نیست. اطمینان داشته باشید که تمام ارقام و مدارک به روز است.
• صبح زود شروع کنید، کسب و کار از ساعت ۸ شروع می شود، ضمن اینکه خیلی از مدیران موفق قبل از ساعت ۸ صبح در محل کارشان حضور دارند. سحرخیز باش تا کامروا شوی.
• یک عدد آئینه روی میزتان قرار دهید تا در هنگام مکالمه به آن نگاه کنید و لبخند بزنید. حالت چهره شما در صدایتان منعکس می شود، به یاد داشته باشید که در بازاریابی تلفنی تنها سلاح شما صداست. پس این سلاح را درست به کار گیرید.
• برای هر یک از مکالمات تلفنی خود از قبل برنامه ریزی کنید، اول تمام مکالمه را در ذهن تان تمرین کنید، مجسم سازید که پیشاپیش در آن کار موفق شده اید و حالا فقط می خواهید این موفقیت را تکرار کنید. مواظب باشید انگشت تان قبل از مغزتان به کار نیفتد. نام مخاطب را پرسیده و درست تلفظ کنید؛ همه انسان ها دوست دارند نام خود را بشنوند و مهمتر از آن اینکه نام خودشان را درست بشنوند.
• در مذاکرات تلفنی مهم، ایستاده صحبت کنید. در این صورت به دستور مغز آدرنالین بیشتری ترشح می شود و تسلط شما را بالا می برد.
• دست نوشته داشته باشید. متنی را از قبل آماده کنید تا در شروع مذاکرات از آن استفاده کنید. این متن باید شما و شرکت را معرفی کند، مقصود شما را از تلفن زدن بیان کند و مزایای محصول و وجه تمایزتان را نشان دهد. چنان ماهرانه از متن استفاده کنید که طرف مقابل متوجه روخوانی تان نشود.مشتری باید در تن و لحن صدای شما شادابی را احساس کند. معایب تلفن به عنوان یک عامل ارتباطی شامل فقدان ارتباط چشمی و احتمال آماده نبودن طرف مقابل یا منحرف شدن توجه او به دلیل سایر فعالیت ها (یا شلوغی جاده در صورتی که طرف در جاده باشد) و یا مواجه شدن با مشتریان سر سخت می شود. لذا تمام این نقایص را باید صدای گرم و جذاب شما جبران کند، یادتان باشد بازاریابی تلفنی یعنی صحبت با کسی که شما را نمی شناسد و نمی بیند و با تمام اینها شما می خواهید به او بفروشید.
• با مشتری گفتگو کنید، نه اینکه به طور یک جانبه مطالبی را به او بگویید. برای مشتری ارزش قائل شوید و در صورت عدم تمایل او وقت دیگری را برای مذاکره درخواست کنید.
• حوصله داشته باشید. در هنگام صحبت با تلفن چای نخورید، سیگار نکشید، روزنامه نخوانید و . . . و حواس خود را فقط روی گفتگو متمرکز کنید.
• بی جهت روی بعضی از مواضع پافشاری نکنید. پافشاری بیش از حد مشتری را عصبانی می کند.با آداب و اعتقادات طرف مذاکره کننده احترام بگذارید؛
• تلفن را درست نگه دارید تا صدای شما واضح باشد. کلمات را واضح و با تلفظ صحیح به کار ببرید، تصور درستی از خود ارائه دهید، نه خود را کوچک بشمارید و نه غلو آمیز صحبت کنید ، با سرعت مناسب صحبت کنید؛ به طوری که تأثیر خوبی داشته باشد؛
• اگر در مکالمه های تلفنی طرف مقابل شما فریاد می کشد و سر شما داد می زند، هرگز مقابله به مثل نکنید. بلکه آرام و نرم و با ملایمت صحبت کنید، در این گونه مواقع هم بهتر است بایستید و به مکالمه ادامه بدهید. شاید طرف صحبت شما سؤال های غیر مرتبط و یا حتی خصوصی مطرح کند، خونسرد باشید و عصبانی نشوید، مدیریت ارائه اطلاعات داشته باشید، لازم نیست به همه سؤال ها پاسخ دهید، گاهی خود را به نشنیدن بزنید و مجدداً موضوع اصلی را پیش بکشید و گاهی هم شوخی کنید و سؤال ها را با ظرافت رد کنید. به هر حال، سعی کنید مؤدبانه برخورد کنید و با سیاست و بازی با لغات مکالمه را به اتمام برسانید. در همه حال مواظب شخصیت مشتری باشید، یادتان باشد هدف بازاریابی، رسیدن به تعامل است نه مشغول شدن به تقابل که نتیجه مثبتی برای کسب و کار ندارد.
• مراقب کلام خود باشید، و در حذف کلمات کلیشه ای و عباراتی که تکیه کلام شما شده اند، ولی پسندیده نیستند تلاش کنید. خانم ها از اصطلاحات مردانه، آقایان از اصطلاحات زنانه نباید استفاده کنند.

یکی از مهمترین اهداف بازاریابی تلفنی

یکی از مهمترین اهداف بازاریابی تلفنی گرفتن وقت از مخاطب برای ملاقات حضوری است، لذا از ارائه اطلاعات زیاد خودداری کنید، در ملاقات حضوری شما علاوه بر صدا ابزارهای دیگری هم برای تأثیر گذاشتن بر مشتری در اختیار دارید نظیر زبان، تأثیرات تیپ ظاهری، نمونه کالا، کاتالوگ، فیلم و . . . لذا هدف اساسی تان گرفتن وقت ملاقات باشد. صدای تان را ضبط کنید و به آن گوش دهید، این کار باعث می شود تا عیوب کارتان را پیدا کنید و با تمرین و مهارت آنها را برطرف سازید. سعی کنید سؤال ها و اعتراضات مشتریان را پیش بینی کنید و فهرست سؤال های احتمالی خود را کامل کنید. جواب های آنها را آماده کنید. این کار میزان آمادگی شما را در مذاکرات بعدی افزایش می دهد. حرفه ای عمل کنید، از تلفن به عنوان یک وسیله کاری استفاده کنید، زود بروید سر اصل مطلب و از تعارفات کم کنید. اختلالاتی را که مکالمات تلفنی در کارتان ایجاد می کند، به حداقل برسانید. وسط حرف مشتری ندوید، مهارت های سخنرانی و گوش کردن را در خودتان بالا ببرید.
• ویژگی محصولتان را بیان کنید، اما این ویژگی ها را با منافع و مزایایی که برای مشتری دارد پیوند دهید و تأیید دیگران را در جهت بالا بردن اطمینان مشتری بیان کنید تا اعتبارتان افزایش یابد.
• یادداشت برداری کنید، این کار باعث می شود چیزی را از قلم نیندازید، اما مواظب باشید یادداشت برداری به مذاکرات شما لطمه نزند. تندنویسی را تمرین کنید و نکات کلیدی را یادداشت کنید.
• تعداد تلفن زدن های تان را افزایش دهید، قرار نیست تمام تماس های شما به قرار ملاقات یا معامله منجر شود اما هر چقدر تعداد تماس های شما بیشتر باشد و تسلط تان بالاتر برود، قطعاً تعداد قرار ملاقات ها و معاملات هم افزایش می یابد. مراحل مشتری یابی از طریق تلفن را فراگیرید. ابتدا توجه طرف مقابل را جلب کنید، سپس خود و شرکت را معرفی کنید، آنگاه از یک عبارت کلیدی مثبت استفاده کنید و با قرار ملاقات گذاشتن مکالمه را به پایان برسانید. به منشی ها خیلی احترام بگذارید، آنها انسان های مهمی هستند و می توانند دوست شما برای برقراری تماس با مدیران باشند یا اینکه مانع شما بشوند. در اولین تماس ها با منشی، جمله ای که می گویید، امری مؤدبانه و سریع باشد تا او را وادار به حرکت سریع کنید.
• موفقیت و شکست های تان را در بازاریابی تلفنی تجزیه و تحلیل کنید و از آنها درس بگیرید، یکی از بهترین معلم ها تجربه است. اجازه ندهید تکراری بودن امور، شما را خسته کند، باید هر روز دوباره در مورد آنچه انجام می دهید فکر کنید؛ خلاق باشید. در پایان هر مذاکره سعی کنید خیلی کوتاه خلاصه مذاکرات را بیان کنید و برای آن از مشتری تأییدیه بگیرید. سؤال کردن در جای درست برای فهمیدن صحیح موضوع، مناسب است و ایرادی ندارد.اطلاعات شما از رقبا میزان حرفه ای بودن تان نشان می دهد و باعث می شود در مدیریت مکالمات تلفنی قوی تر عمل کنید. این اطلاعات مربوط به مواردی از جمله محصولات آنها، قیمت های شان، بازار هدف شان، پورسانتاژ بازارشان، تعداد نیروی فروش، میزان تخفیف، استراتژی فروش، دید رقبا نسبت به شما و . . . می شود.
• مواظب ایما و اشاره خود باشید و تصور نکنید مشتری حرکات شما را نمی بیند. جالب است بدانید که بهره گیری توام از حرکات بدن و زبان کلامی، قدرت انتقال انسان را افزایش می دهد.
• وقتی مشتری زنگ می زند و شما گوشی را بر می دارید از بکار بردن واژه «الو» خودداری کنید و بهتر است واژه «سلام» را بکار گیرید.
• وقتی تلفن زنگ می زند حداکثر در سومین زنگ گوشی را بردارید. در پایان مذاکرات تلفنی، شما بعد از طرف مقابل گوشی را زمین بگذارید.
• در کلاس ها و سمینارهای آموزشی بازاریابی تلفنی شرکت کنید تا احتمال موفقیت خود را بالا ببرید. مطالعه پیوسته کتاب های مربوط هم فراموش نشود. در جلب رضایت مشتری از طریق تلفن کاملاً مهارت پیدا کنید.بی تردید در فرآیند هر گفتگو ممکن است ایرادهایی از سوی مشتری مطرح شود. مسلماً هر ایرادی یک مانع است و باید پاسخی برای آن طراحی شود. درچنین موقعیتی بیهوده دلواپس نشوید، سعی کنید دلواپسی های خود را کنترل کنید.• اقدام کنید، بهترین راه برای غلبه بر شک و ترس حرکت است. اقدامات فوق را رعایت کنید و ابزارتان را آماده سازید، با تمرین، ایرادتان را برطرف کنید، مهارت های تان را بالا ببرید، از دوستان خود بخواهید شما را راهنمایی کنند، به صدای خود گوش کنید و از همه چیز یاد بگیرید، اما با تمام اینها تا اقدام نکنید، موفق نمی شوید، با آمادگی، گوشی را بردارید و شروع کنید.
• فرم مذاکرات تلفنی را تنظیم کرده و تاریخ تماس، نام مخاطب، شرکت مخاطب، خلاصه مذاکره و اقدام بعدی که باید صورت گیرد را یادداشت کنید و در پیگیری ها از این فرم استفاده کنید.
بازارایابی تلفنی کار ساده ای نیست اما می تواند بسیار موفق و سودآور باشد، به شرط آنکه توصیه های فوق را بکار گیرید.
بازاریابی تلفنی یکی از کانال های بازاریابی مستقیم است که در صورت کسب مهارت های لازم جهت استفاده صحیح از تلفن میزان توفیق فروشندگان در نیل به اهداف فروش و بازاریابی را افزایش می دهد.

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 670
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()